وسط کوچه
زیر درخت انجیر ایستادهام
با عاشقانه هایی
که به هیچ کجا قد نمیدهد
نفرین میکنم خودم را
که زیباییات را
با مهربانی
اشتباه گرفتم
سرزنش میکنم قلبم را
که میپنداشت
راهی به تو دارد
گنجینۀ شعر فارسی
وسط کوچه
زیر درخت انجیر ایستادهام
با عاشقانه هایی
که به هیچ کجا قد نمیدهد
نفرین میکنم خودم را
که زیباییات را
با مهربانی
اشتباه گرفتم
سرزنش میکنم قلبم را
که میپنداشت
راهی به تو دارد
رویِ آب است روی تو یا رویِ ماه است رویِ آب
ای نسیم بر هم مزن بینی که ماهم رفته خواب
یک تلنگر میتواند بشکند تصویر رخ
میتواند یک نشستن بشکند با یک حباب
دفتر نقاشی من کو بیاور تا کِشَم :
عکس و تصویری از این صورت که افتاده در آب
میکشم یک منظره بالای دفتر عکس شب
میکشم پایین آن این آبِ رویش ماهِ ناب
میکنم نقش آفرینی تا شود زیبا چنین
در کنار ماه و آب٬ پروانه در آغوش آب
بعد اتمام هنر نقاشی ام را میبرم
در اتاقم روی دیوارش زنم بر قلب قاب
آب و یار و ماه
یزدان_ماماهانی