دیرینه سالهاست که در دیدگاه من –
شبهای ماهتاب چو دریاست آسمان
وین تک ستاره های درخشان بیشمار –
سیمین حبابهاست که بر سطح آبهاست
در دیدگاه من –
این ماه پرفروغ که بیتاب می رود
سیمینه زورقیست که بر آب می رود
رخشان شهابها که پراکنده می خزند –
هستند ماهیان سبکخیز گرمپوی –
کاندر پی شکار، شتابنده می خزند.
در دیدگاه من –
دریاست آسمان و ندارد کرانه ای
جز بی نشانگی –
از ساحلش نبوده خرد را نشانه ای
گفتم شبی به خویش:
این آسمان پیر –
بحریست بیکرانه ولی چشم من مدام –
دنبال ناخداست
پس ناخدا کجاست؟
در گوش من چکید صدایی که نرم گفت:
دریاست آسمان و در آن ناخدا “خداست”